Lets go to usa

ماجرای پسری بشدت دنبال اپلای برای امریکاست

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

امیدوار باش

hola : سلام 

به زبان اسپانیایی

چطوری عزیزم ؟ 

داشتم بلاگ های عزیزانی که اپلای کردن رو میخوندم که یه کامنت خیلی زیبا رو دیدم . 

چون یکم طولانیه ارزش داره شما هم بخونیدش ، همچنین جواب کامنت رو هم دوست عزیزم woddy  داده که الان در مقطع دکترا با فاند عالی در دالاس آمریکا درس میخونه ، پس توجه تون رو کامل روی این پست بزارید خصوصا افرادی که ناامید هستن یا دوستای پشت کنکوری عزیزم ، خیلی کمکشون میکنه و دردودل خوبیه : 

قسمت هایی از پست به دلیل انحراف از مطلب ویرایش شده است . 

نویسنده : ناهید 

"یه چیز فکرمو مشغول کرده .وشایدتموم انگیزه زندگیم.یه سوال ازت داشتم تا حالا شده خودت خودتو به نابودی بکشی .من نمیتونم خودمو بابت اشتباهاتم ببخشم برا همین بیشتر خراب میکنم از خودم متنفرم نه این که جرم کرده باشم به این دلیل که حتی به خودمم هم رحم نکردم .

من19 سالمه.یه سال پشت کنکور موندم ونمیدونی چه حرف هایی تحمل کردم اما انگیزه داشتم.وقتی پیش خالم میرفتم برا فیزیک تماما تحقیرم میکردمن اما محل نمیذاشتم.میترسیدم خونه اطرافیان برم فکر میکنی چرا؟چون همه دوست دارن وقتی سقوط کنی بهت بخندن حداقل در رابطه با من که این طور بود.

از کسایی که واقعا دوستشون داشتم چنان دلخور شدم که الان که دارم برات مینویسم هنوزم چشام پر اشک.بعضی مسخرم میکردن بیچاره ارزششو داشت یه سال بمونی .یا خوب چون پارسالم خودمو برا کنکور حبس کرده بودم چاق شده بودم اونکی میگفت چاقا بی مغزن حالا این حرف از کی شنیدم یه دوست.دلم میخواد بشینم زار زار گریه کنم . احساس می کنم خودم .خودمو گم کردم اولش خیلی خوب بودم خودم ضعیف بودم که به اطرافیان اجازه دادم اروم اروم روحمو تجزیه کنن که الان برام از اعتماد بنفس به اندازه نخودی نمونده.حرف قشنگی زدی گفتی ادمارو باید از کارشون قضاوت کرد نه از خودشون کاش همه مثل تو فکر میکردن اما اگه راستشو بخوای به نظرمن اصلا نباید ادمارو قضاوت کردهر انسانی حق داره وازاد هران گونه که هست وایمان داره عمل کنه.خوب پیش رفتم برا کنکور امسال اما یه چند وقتی ناامید شدم همش به ترک اتاقم نگاه میکنم احساس میکنم هیچوقت موفق نمیشم .بعضی روزا بیخود گریه میکنم این وسط مشکل دوره دارم.

نمیدونی چه قدر دلم میخواست غول چراغ جادو. ساعت زمان همه ارزو های بچگی که ادم تا پیری با خودش همراه داره تو این دوره از زندگیم میسر میشد.نمیدونی چقدر دلم میخواست زمین یه ترک باز میکرد حداقل برای یه دهه یا از روی سخاوتش تا سال ها تو خودش جا میداد.یه چیز خوب فهمیدم واون این بودهمه ماها مثل سگای ول گردی هستیم که همیشه درتلاش برای تصرف حق.شادی.خوشی.دیگرانیم وحتی زمانی که فکر میکنیم کار مفیدی انجام دادیم میبینیم باز یه فاجعه بزرگ به بار اوردیم درست مثل کسی که چند هکتار زمین میکنه رستوران اما درحالی که به خودش افتخار میکنه در حقیقت یه ضایعه زیست محیطی ایجاد کردهکه هرگز به این قضیه از این زاویه نگاه نخواهد کردوهمون طور که تو پزشکی هم هست مهم ترین چیز اینه که اول ازهمه از اسیب به بقیه جلوگیری کنیم اما همه ما در اسیب زدن به هم سبقت میگیریم وچه شرافتمندن کسانی که از این عارضه به دور اند.نمیخوام وقتت بگیرم یا این قدر بنویسم که حال نداشته باشی بخونی اما بهم بگو تا کی میشه ادم ارزوهاشو نگهداره فراموش نکنه و براشون اشک خداحافظی نریزه امید تا کی معنا داره تلاشی که ممکنه پایانش تلخ باشه چه طور میتونه شیرین باشه و زندگی که هرروزش یه شکل کجاش لذت بخش چه طور میشه اعتماد کرد به این که امروز صبح قراره همونی باشم که دوست دارم و در کمال نا امیدی این گونه نیست از باور تا ایمان چند فرسنگ فاصله ست وبرای تو کجا مرز غیر ممکن ها از ممکن ها جدا میشه اصلا جدایی وجود داره برای من که همه چیز مزه غیر ممکن گرفتهودر اخر با این چند سطر چه احساسی بهت دست میده.هم چون سربازیم که تمام خشابام تموم شده فقط برام یه تیر مونده ودر فکر خالی کردنش توسرم.شطرنج بازی که تماما کیش ومات شده.قماربازی که تمام کارتاش رو شده و حتی یه بیبی هم نداره وبازی زندگی تک تکمون رو به گونه ای در دوعل ازپیش تعیین شده ای قرار داد که برنده اش مشخص بود پس این همه دست وپا زدن برای چی راحت بگذار در این سراب دنیایی قوطه بر اب غرق شوی.ازت پرسیدم چون به نظرم ادم موفقی بودی وامیدوارم هم چنان باشی فقط دلم میخواست با یه نفر درد دل کنم وقت داشتی و حال داشتی جواب سوالامو ایمیل کن"


اما جواب بسیار زیبای این کامنت از woddy : 


"آره من رتبه لیسانسم 12000 بود. مهندسی کشاورزی زابل قبول شدم اما دوست نداشتم برم. رفتم کاردانی دانشگاه آزاد یه شهر خیلی کوچیک که همه انتخاب هفتم ها اونجا بودن! مایه مسخره بعضی ها شدم که حتما تجربه داری. "نگاش کن کارشناسی سراسری رو ول کرده رفته کاردانی آزاد اونم کجا ..." "درس خونه درس خونه اینه؟؟؟ کجا قبول شده! دانشگاه آزاد اونم کاردانی ... هیچی هم نمیخوندی اونجا بودی." "میخوای پول باباتو بریزی دور. برو ... سراسریتو بخون چرا میخوای بری آزاد؟" ...

خلاصه هر کسی یه چیزی گفت. من اما چیزی که دوست داشتم رو خوندم و چون دوست داشتم توش موفق شدم. حرف دیگران خیلی ناراحتم کرد. خیلی اون چند سال سختی کشیدم. اما... یه نکته ای هست که میگه هر تهدیدی یه فرصته اگر از زاویه دیگه ای بهش نگاه کنی. بنابراین میتونم بگم که اون سالها از بهترین سالهای عمرم هم بود چون درس های اونجا آسون بودن و من حتی از خیلی از استادا هم بهتر بودم نیازی به درس خوندن نداشتم و رفتم عضو کتابخونه اونجا شدم و هر روز روزی چند ساعت کتاب میخوندم. اکثر کتاب های سعدی و عطار و ... رو اون روزا خوندم. هنوزم یه گنجینه ای از اخلاق رو مدیون همون روزا هستم. بگذریم.
اون تجربه کمک بزرگی که کرد این بود که روی پای خودم وایسم و نذارم کسی توی زندگیم دخالت کنه. خودم باشم و خودم و خودم تصمیم بگیرم.
در مورد آروزها باید بگم که آرزوهایی که بهش نرسیدم و نمیرسم خیلی بیشتر از اونایی بوده که بهش رسیدم اما یه چیزی رو یاد گرفتم و اون اینکه شادی درون آدمه. اگر بخوای وابسته اش کنی به رسیدن یا نرسیدن به یه آرزو تا آخر عمرت طعم شادی رو نمیچشی. شادی برای همین لحظه است. همین الان که داری حرفای منو میخونی. یه نگاهی کنی میبینی چقدر چیزای خوب دور و برت هست. چه غذاهای خوشمزه ای میخوری و چه لباس های قشنگی داری و چقدر نعمت از چشم و گوش و دست و پا و ... داری. خب همین چیزای قشنگه که شادی میاره توی زندگی. 
اما برای نداشته ها آدم تلاش میکنه بدون اینکه انتظار داشته باشه بهش برسه. این خیلی مهمه که انتظار داشتن رو حذف کنیدر واقع تلاش مهمه. اگر تلاش لذت بخش باشه خودش شادی آفرینه. پس آدم کاری رو که دوست داره باید کنه. مثلا من حتی اون موقع که سختترین کار خوندن لغات جی آر ای بود برای خودم سرگرمی درست کرده بودم و کلی لذت میبرم که دارم چیزای جدید یاد میگیرم. حالا ممکنه شادی از یه چیز واهی باشه, مهم نیست! مهم اینه که انتظار نتیجه نداشته باشی و همیشه برای نشد ها برنامه داشته باشیمن  اول که خیلی امیدی نداشتم امریکا پذیرش با فاند بگیرم. برای همین مدام گزینه های دیگه رو بررسی میکردم مثل رفتن سربازی و ... خب اینه که وقتی فاند گرفتم سورپرایز شدم :) خب البته کار خیلی سخت و بزرگی بود اما میخوام بگم که اگر نمیشد نابود نمیشدم کما اینکه سال اول قبول نشدم و ناامید نشدم و باز تلاش کردم. ببین خود تلاش لذت بخش باید باشه و نه نتیجه اش. 
من کاملا درک میکنم و میفهمم. حتی میدونم که خودت بهتر از هر کس دیگه ای بلدی از این شرایطی که هستی بیرون بیایی و این موقعیتی رو که داری به بهترین شکل ممکن عوض کنی. امیدوارم یه روز دیگه بیایی خوشحال پیام بذاری که فلان موفقیت بزرگ رو کسب کردی :)
موفق باشی"


من با این متن بی نظیر احساس خیلی خوبی پیدا کردم . 
همیشه میگم باید تلاش کردن رو یاد بگیریم نه برای چیزی تلاش کردن رو ! 

خیلی وقت ندارم که باهم حرف بزنیم واسه همین تا همینجا بسنده میکنم . در ادامه جملات تاکیدی و انرژی بخش رو تقدیم میکنم 
لطفا روی هر کدوم 18 ثانیه تمرکز کنید . 

**هر عقیده کاذبی که در هوشیارم نقش بسته اکنون ناپدید می شود**

**من با روح مهربان و خداگونه ام انسانهای مهربان را جذب میکنم**

**درآمد من همیشه رو به پیشرفت است**

**تمام بدهی های من از راه شگفت بی درنگ و به طور کامل پرداخت می شود**

**من این توانایی را دارم که از طریق افکارم و احساساتم به وفور نعمت نامحدود دسترسی داشته باشم**

**من با اسانی و شادمانی از سدها میگذرم**

شادکام باشی 
۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۱۷ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
َAdmin

GET MORE EXERSICE

Salut

همون سلام خودمونه اما از نوع فرانسویش !

چطوری مهربون ؟ ( امروز یه سورپرایز هم واست دارم )

الان میخوایم مفصل در مورد ورزش صحبت کنیم . یه چیز جالب هم الان یهویی کشف کردم ، که اگه حروف کلمه " ورزش " رو جابجا کنیم به کلمات جالبی میریسیم مثلا : ورزش میشه : "زورش" " روزش " ! میشه نتیجه گیری کرد که " ورزش رو باید در روزش به اندازه زورش انجام داد " خخخ 

اما داستان امروز چیه ؟ خب میدونی که من سال گذشته به طرز عجیبی اضافه وزن پیدا کردم ، حدود 27 کیلو گرم ! اما باخودم عهد کردم که این وضعیت رو رها کنم و به ورزش روی بیارم . حدود 100 ها بار برنامه ریختم ، اصول جدیدی رو پیاده کردم ، کلی تحقیق کردم . و با این همه تلاش بالاخره در امروز با افتخار میتونم بگم که 15 کیلو گرم کاهش وزن داشتم ! اما واسه 12 کیلو وزن اضافه تلاش بیشتری لازم دارم . 

مثال بزنیم : میدونی ، کسی نمرش 10 از 20 هست و میخواد به 20 برسه در قدم اول باید واسه 12 تلاش کنه بعد 15 بعد 17 و ... 20 .

اما باید باور داشته باشی که تلاشی که واسه از 12 به 15 رسیدن میکنی در مقابل تلاش از 17 تا 20 خیلی ناچیزه ! منظورم اینه که مقیاس ها یکی هست ولی شرایط طوری ایجاب میکنه تلاش مضاعفی نیاز داشته باشی .

خب یکم مهندسی شده تر صحبت کنیم :

 از مبدا تا 2 هفته پیش : 59% از پروژه رو پیش رفتم .

از 2 هفته پیش تا الان : 11% رو پیش رفتم .

از الان تا 2 هفته دیگر : 7.5% دیگه رو هم پیش برم 

نتیجه : تا 2 هفته دیگر حدود 77% از پروژه کاهش وزن رو طی خواهم کرد . 

هدف : 85KG

هدفم اینه که تا اوایل تیر 100% رو تکمیل کنم تا بعدش پروژه جدید بدنسازی رو شروع کنم . ( اگرچه این پروژه رو چند ماهه دارم کار میکنم ولی اساسا بعد از کاهش وزن روش تمرکز میکنیم )

مهم : واسه ورزش نیاز به دلیل و بهونه نداری . من شخصا خیلی وقت ها قبل امتحانات پایان ترم یکم T25  کار کردم تا اندرفین ترشح کنم تا هم باعث کاهش استرسم بشه و هم به خاطر خاصیت مخدری که داره بهم نشاط و شادابی بده . 

تو هم یادت باشه بعد از ورزش انرژی مضاعفی در وجودت پیدا میکنی ، این بهترین مکمل برای انجام کاریی واسه رسیدن به هدفت هست .

چند توصیه : 

1. با برنامه ورزش رو شروع کن و مصمم ادامش بده  

2. انعطاف پذیر باش . (اینکه یه روز 6 ساعت ورزش کنی و تا سه روز دیگه آف باشی تصور نادرستیه ) 

3. میزان شدت و چگونگی ورزش و زمانش رو با توجه به هدف و نیازت درنظر بگیر .

4. تجدید نظر در مصرف مواد غذایی رو جدی بگیر . ( این مورد مهمتر از بقیس ) 

5. تصویری از خودت در فرم جدید درنظر بگیر و قبل و بعد از ورزش حتما بهش فکر کن ( مکانیسم بدنت با ترشح غدد ذهنی تغییرات رو بوجود میاره ) 

واسه اینکه پروژه ورزشی یکی از پلن های اصلی منه بازم بیشتر در موردش مطلب میزارم ولی دیگه تو ایام امتحانات خودت حواست باشه که بدنت رو فدای اعداد و ارقام نکنی. 

یه جمله زیبا هدیه من به شما : 

هیچ چیز در این دنیا واقعا خراب نیست

حتی ساعتی که از کار افتاده ، در روز دوبار ساعت را درست نشان میدهد!

و جملات تاکیدی انرژی بخش امشب  (روی هرکدوم 18 ثانیه تمرکز کنید) : 

**من همیشه در حال هماهنگی با جهان هستم **

**با خوشحالی تحقق ارزوهایم را میپذیرم**

**همیشه امن و حمایت شده ام **

**من از کاینات برای اینکه به من کمک میکنند امتحانم را عالی بدهم متشکرم**

**من انرژی و انگیره کافی برای انجام هر کاری دارم **

**از راه شگفت ٬پول مثل سیل به طرف من سرازیر میشود**

**روز به روز اعتماد به نفس من بیشتر و بیشتر میشود**

**امروز من در حال بازیابی افکر مثبت٬شاد و موفق هستم*


و سورپرایزی که قولشو داده بودم یه کلیپ انگیزشی واسه شماست که قبل از هر بار ورزش کردن ببینیدش :

واسه دانلود کلیک کنید روی جمله زیر : 

 

Live  your life  , Love your life



کامیاب باشی



۲۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۱:۱۸ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
َAdmin

خودمونی 2

درود آریایی 

چطوری ؟ 


امروز خیلی خوشحالم به دلایل مختلف . 

بزارید اول از جلسه دوم مشاوره با خانوم ض بگم ! جلسه خیلی خوبی بود ، راستش هنوز که جلسه شروع نشده بود من تو اتاقش تنها بودم ، چون آدم اکتیوی هستم رفتم پای تخته وایت برد و اسمم رو نوشتم ، اسم سایتم رو نوشتم و دیدم داره میاد سریع نشستم ! 

اول که اومد حال و احوال پرسی ، بعدش یکم گپ زدیم و هنرم رو روی تخته دید . بهش گفتم میخواستم نقاشی بکشم ولی زود اومدی نشد ! 

گفت همین الان بکش ! منم بدون تعارف رفتم اول یک خورشید خوشگل کشیدم بعدش یه کاریکاتور بچه خندون کشیدم ! ( میگفت شبیه یکی از اساتیده خخخخ ) 

اما همین نقاشی ساده حاوی نکات خیلی مهمی بود که بهم گفت  : خیلی خوبه که همیشه دید مثبت داری ، این خورشید همین رو نشون میده . 

منم سریع گفتم :  نه ، الان ناخودآگاه یادم اومد که خورشید بکشم . 

- خب باشه ، همین ناخودآگاه مثبتی داری خیلی مهمه ! اصلا میدونی وسعت ناخودآگاه انسان چقدره ؟ 

گفتم : اره میدونم ، خود آگاه و ناخود آگاه انسان رو اگه یه کوه بزرک درنظر بگیریم ، به اندازه یک دهم از نوک قله رو خودآگاه تشکیل میده و نه دهم دیگه رو ناخود آگاه ! 

- کاملا ، همینطوره .

خلاصه در ادامه از کارایی که بهم گفته بود صحبت کردیم . بهترین عملکردم در پلن ورزشی بود که 3 کیلوگرم کاهش وزن داشتم و واقعا عالی بود . 

البته در سایر پلن ها هم خوب بودم ولی از نظر ورزشی فوق العاده ظاهر شدم .

حدود یک ساعت حرف زدیم که نتیجه این شد : 

پلن تجارتی رو حذف کنم و بجاش علمی تجاری کنمش ! ( این کار برای اپلای هم خیلی خیلی مفیده )


راستی در مورد عکسی که آپلود کردم نشد حرفی بزنم ، یکی از نتایج بزرگ جلسات مشاوره و روانشناسی ، ساختار شکنی هست . 

میدونی ، یه سری چیزارو ما به اشتباه به خودمون تلقین و تثبیت کردیم که اگه اینا رو برطرف نکنیم خطرات زیادی در ادامه مارو تهدید میکنه 

دیگه اینکه امتحان فیزیک رو هم به خاطر درس نخوندن بچها کنسل شد و افتاد واسه دو هفته دیگه .

در پایان میخوام چند تا از پیام رو تقدیمتون کنم :


**با ارسال عشق از خودم کل عالم هر کاری برای من میکند٬هرچیز لذت بخشی را برای من جذب میکند و انسانهای خوب را وارد زندگی من میکند **

**اعتماد به نفس من مرا جذاب و محبوب می کند **

افکار جدید من شگفت انگیز و پر تمرکزند»»

**من سزاوار هترینها هستم **

**من رابطه عالی با دیگران دارم**

**مبلغ بسیار زیادی پول در همین لحظه به سوی من در حرکت است**

**من در روند قرار گرفتن در مداری هستم که افراد موفق و افراد بسیار بسیار سالم و شاد و خوشبخت و آرام پر آن قرار دارند**


ایام بکام 


۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۰۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
َAdmin

خودمونی 1

سلام عشقم

(دستتو بکن تو چشمم  خخخ - یادش بخیر واقعا)

خوبی ؟ 

امتحان های ریاضی و اقتصاد رو دادم حالا مونده فیزیک و برنامه نویسی

خب مرور میکنیم بر وقایع مهمی که گذشت : 

امتحان ها که اصلا خوب نبودن ! واقعا نمیدونم چرا سینا اینقدر بی تفاوت عمل میکنه و همین باعث شد که برم مرکز مشاوره 

میشه گفت هر دانشگاهی داره و میتونید براحتی استفاده کنید . 

خب داشتم میگفتم که رفتم اونجا و با خانمی آشنا شدم که باهم ازدواج کردیم الانم 3تا بچه داریم ! خخخخ داستان اصلی همه فیلمای ایرانیه این :))

نه جدی رفتم اونجا و درخواست تایم مشاوره کردم که منشی محترم لیست همه ی مشاور هارو بهم داد !

کلی مشاور بود با انواع مدرک و اینا ...

بهش گفتم خانوم میشه یکی رو بهم معرفی کنید ؟ -خانوم ض فردا خالی هستن میتونی ؟ 

-بله میتونم 

-اوکی هماهنگه 

-اوکی 

خلاصه ندیده و نشناخته مشاوره هم قرار گذاشتیم ، من رابطه با خانوما خوبه و  راحت تر میتونه احساسمو به اشتراک بزارم 

دور نشیم از داستان ، فردا شد و رفتم واسه مشاوره ، خیلی خوشحال بودم و قبلا تصویر های زیادی از خانوم ض تو ذهنم درس کرده بودم 

به مرکز که رسیدم یکی از دوستای کلاس فیزیکم رو دیدم ، مشوش بود ! بهش یکم روحیه دادم بعد رفتم داخل و منشی منو هدایت کرد واسه اتاق مشاوره . رفتم تو اتاق و خیلی گرم و شنگول احوال پرسی کردم خانوم ض هم همینطور . از کارای عجیب بنده میشه به این اشاره کرد که وقتی رفتم اونجا قشنگ کیفم رو یه جا پلاس کردم و خودم هم یه جا نشستم روی صندلی . مثلا طوری که انگار قبلا اونجا بودم یا خیلی با طرف صمیمی هستم . 

خلاصه یکم از خودم گفتم ، اونم خیلی شیک ری اکشن میداد و منم با این ری اکشن هاش حال میکردم . 

خلاصه دیالوگ ها پینگ پنگی برقرار بود و مکالمه زنده ای رو داشتیم 

ازم خواست روی تخته یه سری پلن های زندگیم رو بنویسم ، منم اون 5تایی که قبلا گفته بودم رو نوشتم در مورد تک تکش باهام بحث کرد و نظرشو داد . خلاصه نتیجه این بود که بنده زیادی کمال گرا هستم ! و یکم باس انتظاراتمو بیارم پایین . راستم میگفت همینطورم 

قرار شد دو هفته دیگه بازم بیام پیشش و نتیجمو بگم .

یکم که روحیم ام عوض شد ، حالم هم تغییر کرد و افق های روشنی رو دیدم . در میان اینا بازم اتفاقات جذابی افتاد . مثه آشنا شدن با  م که به ایده آل های من نزدیک بود . درکل فعلا رو دور تغییر هستیم . 

درکل باید منتظر اتفاقات زیادی باشم . 

من خیلی از چیزا رو الان نمیگم تا نتیجه نهایی حاصلشه ولی خب دوست دارم این عکس رو ببنید که تا چند ماه دیگه واقعیشو میبینید : 


دوست دارم 

بهترین باش ، چون لیاقتشو داری 

۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۳:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
َAdmin

many ideas and no action ! problem ?


سلام بهترین 

امیدوارم فرصت های امروز رو استفاده کرده باشی 

من کسی هستم که همه چی رو برمیدارم ، دوست دارم همه درسها رو بخونم 

مثه آجر همه رو روی هم میریزم و در نهایت واسم مثه دیواری میشه که حرکت رو از من میگیره 

حتی بعضی وقتا پیش اومده این دیوار خودساخته توسط من روی سرم خراب شده -_- ( بهتره نگم چی بود و شد )

مشکل ؟  آره مشکل هست . 

میتونیم بگیم واسه سوختن چیزی سه عامل نیاز هست : ماده سوختنی ، جرقه ، اکسیژن 

حالا میشه گفت که واسه انجام کاری سه عامل اصلی نیاز هست : کاری برای انجام ، انگیزه ، تلاش 

دقیقا من مورد اول رو دارم ، حتی مورد دوم یعنی انگیزه رو هم دارم ولی مورد سوم همیشه گیره کارمه 

سخت ترین قسمتش میدونی چیه ؟ اینکه میدونی میتونی و نمیدونی چرا نمیخوای بتونی ! (سنگین بود )

فاکتور های موثر دیگه مثه برنامه ریزی ، خلاقیت ، امیدواری و ... هم دخالت دارند ولی اصلی به حساب نمیان 

میبینی ؟ بعضی کارا اصلا سخت نیست ولی این خود آدم هست که واقعا سختش میکنه 

میگه : جمله ای که در درونت احساس ایجاد نکنه ، نشنیده تلقی میشه و شما در اقبال گوش دادن فقط اتلاف وقت داشتید . 

راست هم میگه ! 

بریم چند سکانس از فیلم گذشته  من : 

وزنم 103 کیلو گرم ، بدون رشته خاصی ، افکار نابالغ ، شعور ناکامل ، تاثیر پذیری ناقص ...

سکانس های کنونی : 

وزنم 90 کیلوگرم ، رشته برق ، افکار درحال رشد ، شعور متوسط ، تاثیر پذیری خوب ، ایران ، انگلیسی متوسط رو به بالا ، 

سکانس های آینده : 

؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟ ، ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ، ؟؟؟؟؟؟؟؟

نشون میده فیلم زندگی رویه رو به رشدی داشته ! اما چطور ؟ فقط با افکار صحیح و تلاش های در راستای افکار درست .

دوست دارم سکانس بعدی چطور باشه : 

وزنم  78 ، رشته برق ، دارای مقاله آی اس آی ، 207i ، مدیریت شرکت خصوصی ، انگلیسی حرفه ای ، فرانسوی مقدماتی و اسپانیایی اولیه 


خوب بود باهم کلی نتیجه خوبی گرفتیم ! فهمیدیم مشکل اصلی من تلاش نکردن هست . 

این روش خوددرمانی روانشناسی هست که خودم کشفش کردم 

دوستت دارم 

sina beskut

۰۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۲:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
َAdmin